نقد هایی بر روزمرگی

ساخت وبلاگ
بدون مخدر هرگز!من کیستم ؟اگر صورتم ذوب شود یا فلج شوم می شوم شبیه تمام کسانی که با از دست دادن صورت یا بخشی از بدن بخشی از هویت خود را از دست داده اند.حالا که من هوش مصنوعی بیش نیستم چه اصراری است به زیستن؟که آیا این زیستن باید مثبت باشد یا منفی؟من در کدام سیستم خلقت هستم که مرا مجبور می کند به فکر بقا و جان خویش باشم ؟چرا اینقدر جهش یافته شده ایم ؟ آیا قرار بوده در بازه ای از زمان گیتی،خردمند شویم؟آیا کسی دستی در هستی دارد؟ ساده ترین جوابی که می شود داد این است که بله ما آفریده شده ایم و در بهترین حالت ما میتوانیم چیزی شبیه خالق خود شویم،اما آیا این تفکر صحیح است؟آیا چیزی که خلق شده می تواند آنقدر گسترش یابد که تبدیل به خالق خود شود؟منطقا تنها راهی که که یک مخلوق می تواند به نهایت خود فکر کند همین است یعنی تبدیل شدن به خالق خود،شاید حتی طرز تفکر بتواند مسیر تکامل را عوض کند،مثلا همین که ما داریم در مورد نهایتی که یک مخلوق می تواند داشته باشد تفکر می کنیم باعث شود نوع تکامل ما متفاوت از مدلی باشد که در مورد نهایت مخلوق فکر نمی کند و به چیز دیگر فکر می کند.شاید در جهان هایی دیگر با قوانین فیزیکی دیگر مساله چیز دیگری به جز منشا هستی باشد که باعث شود مدل دیگری تکامل یابند.البته با کمی تامل می توان دریافت سوال کلیدی منشا هستی انگار سوال درستی است و نباید پی چیز دیگری بود.فرض کنیم رباط نقد هایی بر روزمرگی...ادامه مطلب
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 12 بهمن 1396 ساعت: 12:51

اطلاع دقیقی ندارم که چیست!اما خوب می دانم اگر دلار های آن وارد جامعه شود باعث می شود همه چیز خراب شود همانطور که احمدی نژاد وارد کرد و باعث این وضع نابسامان الان شد.همین الان باید دلجویی کنیم و کاری کنیم که مردم فراموش کنند که فقیر هستند باید جور دیگری شادشان کنیم نه با پول،تا بتوانیم با توسعه پایدار آنها را در آینده خوشحال کنیم توسعه ای که ناگهان نایستد و باعث جنین انقلاب هایی نشود.البته که شعورش را ندارید.باشد که خداوند به همه ما رحم کند+ نوشته شده در  پنجشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۶ساعت 10:7&nbsp توسط یوسف  |  نقد هایی بر روزمرگی...ادامه مطلب
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 12 بهمن 1396 ساعت: 12:51

برش یک :یکی نیست بگه آخه تو این دنیا به این بزرگی اینهمه مشکلات خفن مثل گرسنگی و جنگ و .....تو به فکر چی هستی؟ برش دو:حالا که چی یعنی میخوای زن خوب و شغل خوب نداشته باشی؟ برش 3: اصلا مگه داریم همچین چیزایی؟ برش چهار:برو خدا رو شکر کن خنگ،تن و بدن سالم داری ،شغل داری که داری امرار معاش می کنی اونم آبرومندانه. نتیجه: و هر آنچه تو بخواهی همان می شود.یاد بگیر که چیزهایی که دوست داری را بخواهی + نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۶ساعت 9:21&nbsp توسط یوسف  |  نقد هایی بر روزمرگی...ادامه مطلب
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 9 آذر 1396 ساعت: 22:44

لذت می برم وقتی غصه یه بد بختی رو می خورم که هیج کاری نمی تونم براش بکنم،همدردی کردن و متاثر شدن از وضعیت یک معتاد درست،ولی دیگه نمی تونم هر روز غصش رو بخورم،یا اینکه غصه اینکه چرا توی ایران بدنیا اومدم رو هر روز بخورم و ازش لذت هم ببرم!چون اگه لذت نبرم که بهش فکر نمی کنم!چون اگه واقعی بود که باید خودم رو در غم بعضی چیزا که توی جهان داره اتفاق می افته می کشتم!حق نیست خودت رو در مقابل رنجی که به روهینگیاها وارد می شه بکشی؟ حق نیست از غصه وضعیت آشفته جهان خودت رو بکشی؟پس دیدن و فهمیدن و سالم بودن مهم است،سالم بودن به مفهوم اینکه الکی غصه نخوریم و بد حال نشیم،عوضش برنامه بریزیم سرزنده و بشاش کمی از این مصائب هم برای خودمون هم برای دیگران کم کنیم. تمام این توضیحات اضافه به خاطر این ب نقد هایی بر روزمرگی...ادامه مطلب
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 9 آذر 1396 ساعت: 22:44

گرسنگی نکشید چون در این صورت خودتون رو حتی در معقوله سیب خوردن آدم هم مقصر می دونید و عذاب وجدان می گیرید که نکنه تقصیر من بوده اون سیب خورده!دچار روان نژندی میشین،دو روز غذا نخوردم،با خودم و با همه مشکل دارم الان!(:

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم آذر ۱۳۹۶ساعت 10:55&nbsp توسط یوسف  | 


نقد هایی بر روزمرگی...
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 9 آذر 1396 ساعت: 22:44

دارم سعی میکنم خوابم رو کامل به یاد بیارم،داستان از ورود خانواده عموم به خونه شروع شد،خانواده ای که زیاد رفت و آمد نداریم یا حداقل من ندارم،لحظه ای که خوابیده بودم و نمی تونستم پاشم(شبیه همین خوابی که اگه مادرم صدا نمیکرد نمیدونم چی میشد، نقد هایی بر روزمرگی...ادامه مطلب
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1396 ساعت: 10:19

خواب می دیدم پدرم که در اثر سکته فوت شده بود،زنده شده،افسوس میخوردم که چه زنده شدنی،زندگی نباتی پیدا کرده،اما دیدم مغزش تکامل پیدا کرده،مهربان است،کمک میکند،خوشحال است،حتی میتواند هر از چندگاهی سوالات ریاضی را جواب بدهد،خوشحال بودم...

+ نوشته شده در  دوشنبه پانزدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 8:43&nbsp توسط یوسف  | 

نقد هایی بر روزمرگی...
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1396 ساعت: 10:19

تصمیم گرفتم از امروز یکسری مطالب رو اینجا بنویسم که فقط و فقط نوشته باشم،بدون هیچ دلیلی،بدون انتظار هیچ نتیجه ای،فقط بشه دفتر یادداشت های من،نه دفتر خاطرات،نه دفتر برنامه ریزی و نه هیچ چیز مزخرف دیگه ای،فقط و فقط یادداشت های روزانه. دیروز سالمر نقد هایی بر روزمرگی...ادامه مطلب
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 3:14

این وبلاگ به شدت ویرایش شده،پاک شده از مزخرفاتی هست که از خوندن دوباره اونها خجالت کشیدم!
+ نوشته شده در  شنبه بیست و نهم مهر ۱۳۹۶ساعت 18:47  توسط یوسف  | 
نقد هایی بر روزمرگی...
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 3:14

دیروز با خانواده در مورد عقایدم صحبت می کردم،اونا هم قبول داشتن ولی یه امایی این وسط هست،اونم اینکه حق با منه واقعا یانه ؟این رو فقط گذر زمان می تونه اثبات کنه...

نقد هایی بر روزمرگی...
ما را در سایت نقد هایی بر روزمرگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2b-ria4 بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 6:44